تیمور تاش یکی از وزرا و رجال سیاسی دربار رضا شاه
بود که در اواخر عمرش مورد غضب شاه قرار گرفت و بعد از محاکمه
وارد زندان شد و در آنجا به جهنم فرستاده شد.
تیمور تاش در غرور و طغیان و اهانت به دین کم نظیر بود ، جمله ای به
مرحوم دانشمند معظم آقای تنکابنی تهرانی گفته بود که آن و جوابش
شنیدنی است.
گفته بود :« من با علم ، ادب ، منطق ، فیزیک و شیمی ثابت می کنم که خدایی
وجود ندارد و آنچه شما می پرستید خیال و وهم است».
میرزا تنکابنی در جواب گفته بود من هم با شما هم عقیده ام !
وزیر می گوید: دلیل شما چیست؟
او در جواب می گوید : دلیل من بودن شما بر سر کار است ؛ زیرا اگر خدایی بود باید
شما زودتر برکنار می شدید و به سزای عمالتان می رسیدید!!!
جالب اینکه بعد چند روز از این گفتگو میرزا تعبد می شود و بعد از او تیمور تاش هم از
کار برکنار و روانه زندان می شود.
آری غفلت از خالق باعث می شود تا در برابر حق ایستاده و او را انکار کند.اگر خداوند
به کسی مدتی کار نداشت به معنی فراموش کردن ما نیست بلکه مهلت دادن است شاید برگردیم.